کارلوس کی روش حتی در سختترین روزهای مربیگریاش در ایران، اینقدر عصبانی نبود؛ در روزهایی که میگفتند ایران را به قطر فروخته است.
روزنامه خبر ورزشی نوشت: وقتي تيمملي به ازبكستان باخت و شانس صعودش تقريباً به صفر رسيد، خيليها عليه كی روش شدند. خيليها گفتند او بايد برود. بعضيها از توطئههاي پشت پرده گفتند و اينكه كروش خودش و تيمملي را به قطريها باخته. وقتي آن مقام بلندپايه ورزش در اردوي تيمملي به بازيكنان گفت: «حواستان باشد كه كروش تيم را نفروشد.» كارلوس اين جمله را فهميد اما حتي در آن روزهاي بحراني، اينقدر آشفته نشد. امروز كروش حالي دارد كه تا به حال در فوتبال ايران نداشته؛ مردي كه تا ساعت ۲ صبح بيانيه مينويسد و بيمحابا به مخالفانش ميتازد.
در اين ۵ سال و اندي، كسي كارلوس كروش را اين شكلي نديده بود. حتي وقتي تيمملي به جامجهاني رفت و توقع داشتيم به مخالفانش بتازد گفت: «من هيچوقت بابت كاري كه ميكنم منتظر تشكر هيچكس نيستم.» كروش از روزهاي سختي گذر كرد؛ خيليها دهان باز كردند و هرچه خواستند به او گفتند. اينكه اصلاً مربي نيست، دستيار دهم فرگوسن بوده، پول مفت ميگيرد، هيچ كاري براي فوتبال ما نكرده، او بايد دستيار مربي ايراني باشد، كروش فقط بلد است بازارگرمي كند، او دروغگوست و هزار و يك چيز ديگر. كروش حتي وقتي اين حرفها را شنيد، آرام بود و همين آرامش باعث شد تا مقابل موجهاي بزرگ بايستد و به محبوبيتي برسد كه هيچ مربي خارجي در ايران بهدست نياورد.
او به زعم خودش حالا مقابل يك «آماتور» ايستاده و سؤالي كه از او داريم اين است؛ چطور مقابل اين آماتور، سرمربي سابق رئالمادريد، تيمملي پرتغال و مربي منچستر، بدين گونه طغيان ميكند؟ مگر او حرفهاي نيست؟ آيا نميتوانست مثل هميشه رفتار كند و با متانت، پاسخ اين افراد را در زمين فوتبال بدهد؟ آنها كه عادت دارند حتي براي تماشاي بازي ژاپن و افغانستان به ورزشگاه آزادي بروند اما يك دقيقه بازي تيمملي را در اين ورزشگاه نبينند. آنها كه از بازي پرسپوليس و استقلال تعريف ميكنند اما ناگفته پيداست كه چرا يك كلام از عملكرد خوب تيمملي مقابل ژاپن تعريف نميكنند. اين افراد تكليفشان روشن است. آنها نقطه مقابل كروش هستند، حتي اگر ايران را قهرمان جامجهاني كند. مشكلاتي كه با كروش دارند، عميقتر از اين حرفهاست؛ مشكل اصلي با فلسفه كاري اوست.
بيانيه كروش «بوي رفتن ميدهد.» وقتي او اينگونه بيمحابا به منتقدش ميتازد، يعني خسته شده است. بيانيه شنبهشب او بوي «خستگي» و بوي «رفتن» ميدهد. كروش هم ديگر طاقت ماندن در اين فوتبال را پس از ۵ سال و اندي مشكل ندارد و دير يا زود بايد منتظر جدايياش بود. خيلي از موافقان او در اين فوتبال ميگويند: «نميدانيم چرا تا الان مانده است؛ آن هم با اين شرايط. ميتواند همين پول را جاي ديگر بگيرد و در آرامش كار كند.»